من چه ساده ام ! و از صداقت سرشار ... ! اما... دنیا پر از ریا و دروغ ! و مرا نیز اینگونه می خواهد ...امروز بر سادگی خود گریستم ... و یا نه ... خندیدم ! وقتی دیدم چه راحت به اتهام ساده دلی ، دل دیگری را رنجاندم ...آیا گناه من بود که بی ریا بودم ... یا نه ... ! یا گناه از نگاه دیگران است که مرا ریکار می خواهند ...چگونه تاب آورم این نگاههای سنگین را ... می گریزم و خود را تنها می یابم . در تنهایی غرق سکوت می شوم ...سکوتی سنگین راه فریاد زرل بر من می بندد و چه زجر آور است فریادی که در درون سینه اک حبس شده است ...کاش می مردم دیگر طاقت این زندگی را ندارم کاش می شد امشب که می خوابم دیگر بیدار نمی شدم کاش می شد ...
سلام امیر جان
جالب بود
موفق باشی
دوباره سلام امیر جان مرسی که به ما سر زدی
موقث باشی یا علی
شرمنده منظور همون موفق بودن بود :d
همیشه آنچه را که دوست داریم بدست نمی آوریم پس سعی کنیم آنچه را که بدست می آوریم دوست بداریم
هیچ کس لیاقت اشکهای تو را ندارد و کسی که چنین ارزشی دارد باعث اشک ریختن تو نمی شود